این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
همه چیز از یک دفترچه چرمی مرموز شروع شد، که همیشه آن را به خودش چسبانده بود و در هر حالی چیزی در آن مینوشت. مفتون کلمات در هم تنیده و برهم ریختهی روی صفحات سیاهشده بود که گاهی هیچ معنی بدرد بخور و مفیدی را نمیتوانستی از آن بیرون بکشی.
ادامه مطلب
سخت میگریست
آرام و بیصدا
در اوج قلهی مرداب غصهها،
سودای قلب او، عشقی نمور بود.
پاییز قصهها گاهی چه دور بود.
امواج چشمهایش
بیتاب و بیطاقت
هر سو روان میشد تا باورش گردد،
که او رفتست؛
اما فوق باور بود.
آه باران این دل زخمی و بیدرمان
تاوان نمیخواهد؟
#سه_شنبه_ها_با_موری
شاید از بهترین کتابهایی بود که تا کنون خواندهام، از میان میلیاردها کتاب برهم ریخته در دنیای آکنده از تنبلی ما آدمها حرفهای زیادی برای گفتن داشت.
موری، پیرمردی که گرچه دستخوش سختیهای جانفرسایی بود اما یاد میداد با تلاش میتوان در تک تک لحظات واقعا زیست و زندگی کرد.
خوب در حقیقت:
«وقتی در رختخواب باشی مردهای!»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حتما بخونینش عزیزای دلم، خیلی جذاب و زیبا و در عین حال روان و سادست و دیدگاه جدیدی رو بهتون از زندگی میده!
اینم از یک فنجان کتاب امروز، امیدوارم دوست داشته باشید❤
درباره این سایت